تفاوت در سیاست های پولی، جهت ارزها را تعیین می کند
فیلسوف آمریکایی و مربی بیسبال یوگی برا زمانی گفته بود: "پیش بینی کردن، به خصوص در مورد آینده دشوار است." یک مثال واضح از این موضوع اخیراً زمانی پدیدار شد که ظهور یک نوع جدید کووید-19 انتظارات بازار را از بین برد و باعث سقوط بازارها در سراسر جهان شد. وقتی چشم انداز اقتصاد جهانی به انواع تصادفی یک ویروس بستگی دارد، چگونه می توانیم برای سال آینده پیش بینی کنیم؟ تعیین انتظارات به خودی خود در شرایط عادی دشوار است.
اما در هر صورت، جایی وجود دارد که سرمایه گذاران باید پول خود را بگذارند. با در نظر گرفتن این موضوع، من میخواهم پیشبینیهایی را برای سال آینده انجام دهم. اینها یک پیشبینی نیست، بلکه دو پیشبینی است که به خطرناک نبودن جهش Omicron و تأثیر عمده بر اقتصاد جهانی بستگی دارد، و دیگر پیشبینیهایی است که بر اساس آن جهش Omicron - یا هر جهش یافته دیگری که بعداً کشف خواهد شد. - دوباره به دنیای ما آسیب می رساند. این بدون شک قانون اساسی پیش بینی را نقض می کند، چه پیش بینی درست باشد و چه نادرست، یعنی باید یک دیدگاه داشت، نه دو دیدگاه. اما امسال جایگزین دیگری ندارم.
دلار آمریکا بدون جهت است
یکی از دلایلی که تعیین اینکه دلار آمریکا به کجا خواهد رفت اینقدر دشوار است که تشخیص روند بلندمدت آن دشوار است. از زمانی که نرخ ارز شروع به شناور کرد، دلار با روندهای بلندمدت طی چندین سال حرکت کرده است. - روندی که حداقل بعداً قابل شناسایی است. با این حال، دلار آمریکا اکنون چندین سال است که در حال حرکت است. مشخص نیست که آیا دلار آمریکا وارد روند نزولی جدیدی شده است که فقط به زمان نیاز دارد تا تثبیت شود یا اینکه دلار همچنان به روند صعودی خود که از سال 2011 آغاز شد ادامه می دهد. کشورها.)
قبل از ظهور جهش یافته Omicron منتظر چه چیزی بودیم
اجازه دهید ابتدا پیشبینیها را همانطور که یکی دو هفته پیش، قبل از کشف جهش یافته Omicron دیدم، بحث کنیم. به طور کلی، بانک مرکزی ایالات متحده و کمیته بازار آزاد فدرال آن، که نرخ های بهره را تعیین می کند، بسیار مهم هستند. بانک مرکزی ایالات متحده وعده داده بود که حجم خرید اوراق قرضه خود را که به 120 میلیارد دلار در ماه می رسد، "به تدریج کاهش دهد" و پس از اتمام برنامه خرید اوراق قرضه، این بانک می تواند افزایش نرخ بهره را آغاز کند. بنابراین، سؤالاتی که مطرح شد این بود که برنامه خرید اوراق قرضه چه زمانی به پایان می رسد و چه زمانی بانک مرکزی ایالات متحده شروع به افزایش نرخ بهره خواهد کرد. در ابتدا، بانک مرکزی ایالات متحده قصد داشت به برنامه خرید اوراق قرضه خود در ژوئن 2022 پایان دهد. بحث این بود که آیا بانک بلافاصله پس از تکمیل برنامه خرید اوراق، نرخ های بهره را افزایش می دهد - «شروع به افزایش نرخ بهره» این بانک حتی بیشتر منتظر است تا بتواند ماموریت خود را برای رسیدن به "حداکثر اشتغال" انجام دهد، که بانک به راحتی آن را به عنوان اشتغال "گسترده و فراگیر" تعریف می کند.
بازار شروع به این فرض کرده است که بانک مرکزی ایالات متحده پس از پایان برنامه خرید اوراق قرضه خود در ژوئن، نرخ بهره را افزایش خواهد داد. در واقع، بازار شروع به قیمت گذاری کرده است که این احتمال وجود دارد که بانک به توقف تدریجی برنامه خرید اوراق قرضه خود سرعت ببخشد و این برنامه را به جای ژوئن در ماه مه خاتمه دهد، و اجازه می دهد "شروع افزایش نرخ" در ماه مه رخ دهد و پس از آن دومین افزایش نرخ در ژوئن رخ داد.
با این حال، چشم انداز اکنون بسیار کمتر روشن است. ما به طور قطع نمی دانیم که نوع جدید چگونه بر اقتصاد جهانی تأثیر می گذارد. همانطور که جروم پاول، رئیس بانک مرکزی آمریکا در... آخرین گواهینامه ارائه شده قبل از کنگره:
افزایش اخیر موارد COVID-19 و ظهور نوع Omicron تهدیدی منفی برای اشتغال و فعالیت های اقتصادی است و عدم اطمینان پیرامون تورم را افزایش می دهد. تشدید نگرانیها در مورد ویروس میتواند تمایل افراد برای رفتن به سر کار را کاهش دهد، پیشرفت در بازار کار را کند کند و اختلالات زنجیره تامین را افزایش دهد.
کند شدن فعالیت اقتصادی؟ تورم بالا؟ بانک های مرکزی چگونه عمل خواهند کرد؟
پیشبینیسازی برای سال آینده در حال حاضر مرا به یاد داستان مردی که در حومه شهر گم شده بود را میاندازد. این مرد ایستاد تا از یک دهقان در مورد مسیر صحیحی که باید برای رسیدن به مقصد طی کند بپرسد. کشاورز پاسخ داد: "باشه." وی افزود: اگر من جای شما بودم و می خواستم به آنجا برسم، نباید از اینجا شروع می کردم. اما من هم مثل راننده ماشین چاره دیگری ندارم چون اینها جاده های احتمالی پیش رو هستند.
نقطه شروع: توافق و عدم توافق بین سیاست های پولی
معاملات حمل و نقل، که در آن یک سرمایه گذار پول را با ارزی با نرخ بهره کمتر وام می گیرد و در ارزی با نرخ بهره بالاتر سرمایه گذاری می کند، معمولا یکی از نیروهای محرک در بازار فارکس است. در پی بحران مالی جهانی در سال 2008، پس از کاهش نرخ بهره توسط بانکهای مرکزی در سراسر جهان، معاملات حمل و نقل برای سرمایهگذاران کمتر سودآور و جذاب شد. در پی همه گیری کرونا و پس از نزدیک شدن نرخ بهره به صفر، معاملات حمل بین ارزهای G10 تا حد زیادی ناپدید شده است.
امسال مهمترین موضوع برای بازارها تعیین سرعت واگرایی در سیاست های پولی بین کشورهای مختلف بوده است. بانکهای مرکزی با چه سرعتی شروع به افزایش نرخهای بهره خواهند کرد و نرخهای بهره چقدر به بالا خواهند رسید؟ توافق در سیاست های پولی تغییر کرد و در جهت مخالف حرکت کرد و شاهد آغاز واگرایی در سیاست های پولی بودیم، چرا که انتظار می رفت تعدادی از بانک های مرکزی نرخ بهره را با سرعتی متفاوت افزایش دهند. این تفاوت بیش از نیمی از تغییر قیمت ارز طی سال جاری را به خود اختصاص داده است.
معلوم می شود که Omicron ملایم است و خطرناک نیست
در حالت خوب، یعنی اگر معلوم شود که جهش یافته Omicron خیلی بدتر از آنچه در حال حاضر داریم نیست، من تصور می کنم که جهان تا حد زیادی به مسیری که پیش از ظهور آخرین موج جهش یافته Omicron در نظر داشت ادامه خواهد داد. ، اما با درجه احتیاط بیشتری.
به نظر می رسد این فرض همان چیزی است که بازارها در حال حاضر فرض می کنند. پس از کشف ویروس، انتظارات نرخ بهره در اکثر کشورها به سمت پایین بازنگری شد (به استثنای ژاپن که در ابتدا هیچ کس انتظار افزایش نرخ بهره را نداشت). با این حال، هنوز مثبت است. مردم صرفاً سرعت آهستهتر و کمعمقتر انقباض پولی را نسبت به آنچه قبلاً انتظار داشتند، در نظر میگیرند، اما بدون خروج کامل از ریل.
این ممکن است درست باشد، نه تنها به دلیل نگرانی های همه گیر، بلکه به این دلیل که تورم ممکن است آنقدر که انتظار می رود افزایش پیدا نکند. انتظارات تورمی اخیراً در بیشتر کشورها شروع به کاهش کرده است (بریتانیا استثناء اصلی است).
من محکم در اردوگاه "موقت" ایستاده ام، حتی اگر جروم پاول، رئیس فدرال رزرو باشد او اخیرا گفت این کلمه باید «نصراف» شود. بیشتر افزایشهای اخیر تورم ناشی از تأثیر همهگیری است. درست است که بازگشت تورم به سطح عادی ممکن است بیش از حد انتظار طول بکشد (از این رو ایده کنار گذاشتن اصطلاح "موقت")، اما من همچنان انتظار دارم که اقتصاد جهانی به تدریج با "عادی جدید" سازگار شود. و این تورم در سال آینده به خودی خود کاهش خواهد یافت.
درست مانند اکثر پیش بینی ها. به استثنای چند کشور (که مهمترین آنها بریتانیا، ژاپن و چین هستند)، انتظار می رود نرخ تورم در اکثر کشورها در سال 2022 کمتر از سال 2021 باشد.
نقطه شروع: بانک مرکزی آمریکا و دلار
ما به دو دلیل از بانک مرکزی ایالات متحده شروع می کنیم. اول، به این دلیل که اقدامات انجام شده توسط بانک بر دلار تأثیر می گذارد، که نشان دهنده استانداردی است که تمام ارزهای دیگر با آن اندازه گیری می شوند. سایر بانک های مرکزی به دلیل ترس از افزایش ارزش پول هایشان و در نتیجه تشدید شرایط محدود کننده پولی، تمایلی به افزایش نرخ بهره بسیار بیشتر از بانک مرکزی ایالات متحده ندارند. دوم، دلار آمریکا نه تنها خورشیدی است که سایر ارزها به دور آن می چرخند، بلکه بازار خزانه داری ایالات متحده نیز از کشش گرانشی خود در برابر سایر بازارهای نرخ بهره استفاده می کند. اگر بازده اوراق قرضه ایالات متحده افزایش یابد، بازده اوراق قرضه در سایر کشورها نیز اغلب افزایش می یابد، البته با سرعتی متفاوت، و این تفاوت ها هستند که فرصت هایی را برای سرمایه گذاری در بازار فارکس ایجاد می کنند.
سوالی که مطرح می شود این است که بانک مرکزی ایالات متحده چه زمانی می تواند "افزایش نرخ بهره" را آغاز کند؟ در شهادت جروم پاول، رئیس بانک مرکزی ایالات متحده، که در سطرهای قبلی به آن اشاره کردیم، پاول گفت: «هنوز تا رسیدن به سقف اشتغال برای اشتغال و مشارکت نیروی کار فاصله زیادی وجود دارد و ما انتظار داریم ادامه یابد. پیش رفتن." درست است که نرخ بیکاری که در حال حاضر در 4.2% است، به سطح چند سال پیش بازگشته است، اما نرخ مشارکت همچنان بسیار پایین تر از سطح عادی است.
در گزارش فصلی کمیته بازار آزاد فدرال، "خلاصه چشم اندازهای اقتصادی"، اعضای کمیته تخمین زدند که "حداکثر اشتغال" با نرخ بیکاری در حدود 4% بدست می آید، در حالی که اکثر تخمین های دیگر بین 3.8% و 4.3% قرار دارند.
برخی بر این باورند که بانک مرکزی ایالات متحده احتمالاً صبور خواهد بود و افزایش نرخ بهره را تا بازگشت بازار کار به وضعیت قبل از همهگیری کرونا، یعنی نرخ بیکاری 3.51 TP3T و نرخ مشارکت 63.3 به تاخیر میاندازد. با این حال، من فکر می کنم که آنها بیشتر بپذیرند که ساختار بازار کار ایالات متحده تغییر کرده است و بعید است به این زودی ها به آن سطوح بازگردد، به خصوص نرخ مشارکت، زیرا تغییر اساسی در تمایل مردم به کار ایجاد شده است. . در نتیجه، من فکر میکنم که با نزدیک شدن نرخ بیکاری به سطح بلندمدت، با «شروع افزایش نرخ بهره» موافقت خواهند کرد.
علاوه بر این، آنها می توانند مانند گذشته استدلال کنند که کنار گذاشتن سیاست پولی تطبیقی با تشدید سیاست پولی متفاوت است. برآورد آنها از سطح خنثی بلندمدت نرخ وجوه فدرال طی سه سال گذشته در 2.5% ثابت بوده است. بر اساس این برآورد، افزایش نرخ بهره به 0.50% یا حتی 1% تشدید سیاست پولی نیست، بلکه صرفاً مقدمه ای برای تسهیل کمتر پولی است. به دنبال این اقدام، شروع افزایش نرخ بهره حتی قبل از رسیدن به "حداکثر اشتغال" بسیار منطقی است.
چشم انداز دلار: یک بازی دو نیمه
بر این اساس سال را به دو نیم یا نصف دلار تقسیم می کنم. در نیمه اول، من فکر می کنم که دلار احتمالاً توسط انتظارات افزایش نرخ بهره در ایالات متحده حمایت می شود. اما در نیمه دوم، من فکر میکنم که بازار ممکن است از سرعت کند افزایش نرخ بهره واقعی ناامید شود. علاوه بر این، من انتظار دارم تا آن زمان تورم کاهش یابد و فوریت برای افزایش نرخ بهره کاهش یابد.
پس از اولین افزایش نرخ بهره، چه در ماه مه و چه در ژوئن، من انتظار دارم اظهاراتی را در راستای همان چیزی که پس از آخرین افزایش نرخ در دسامبر 2018 انجام شد، ببینم: «...کمیته صبور خواهد بود تا تعیین کند چه تعدیلهایی در آینده برای هدف تعیین میکند. محدوده نرخ وجوه فدرال خواهد بود که ممکن است برای حمایت از این یافته ها مرتبط باشد."
اگر به آخرین چرخه افزایش نرخ که در دسامبر 2015 شروع شد نگاه کنیم، مشخص می شود که نسبت به چرخه های قبلی افزایش نرخ بسیار کندتر و عمیق تر بوده است. این با کاهش تدریجی آنچه که اعضای FOMC معتقدند نرخ خنثی وجوه فدرال است، مطابقت دارد.
من فکر میکنم چرخه بعدی افزایش نرخ احتمالاً به همان اندازه کند و کم عمق خواهد بود، اگر نه بیشتر. با این حال، بازار آتی (خط نقطهدار) افزایش سریعتر نرخ را رد میکند. من فکر می کنم زمانی که بانک مرکزی ایالات متحده شروع به افزایش نرخ های بهره کند، احتمالاً شاهد واکنش کلاسیک "خرید بر اساس شایعات، فروش بر اساس واقعیت ها" خواهیم بود و ممکن است دلار در نیمه دوم سال ضعیف شود.
احتمال دیگری نیز وجود دارد که البته همین نتیجه را به دنبال خواهد داشت و آن افزایش شدید دلار در نیمه اول سال و شاید کاهش شدید پس از آن است. به این معنا که بانک مرکزی ایالات متحده می تواند زودتر و سریعتر از آنچه انتظار می رود تصمیم بگیرد که سیاست پولی خود را تشدید کند. جروم پاول در شهادت خود در مقابل کنگره گفت: «اقتصاد بسیار باثبات است و فشارهای تورمی بالاست. "بنابراین، به نظر من، مناسب است که پایان دادن به مرحله خرید دارایی را در نظر بگیریم ... شاید چند ماه زودتر از حد انتظار." این می تواند به این معنی باشد که احتمالاً دلار در نیمه اول سال افزایش خواهد یافت، شاید بیش از آنچه من انتظار دارم، اما سپس در نیمه دوم سال کاهش خواهد یافت زیرا سایر بانک های مرکزی نیز به تبعیت از بانک مرکزی آمریکا
عوامل دیگری نیز وجود دارد که به نوبه خود می تواند منجر به کاهش ارزش دلار آمریکا در پایان سال شود. در خط مقدم این عوامل افزایش کسری حساب جاری است. من معتقدم کسری حساب جاری میتواند حتی بیشتر از انتظار بازار باشد، زیرا با رفع تنگناهای زنجیره تامین، شهروندان آمریکایی احتمالاً به انجام کاری که به بهترین شکل انجام میدهند باز خواهند گشت: خرج کردن، خرج کردن، خرج کردن. بسیاری از کالاهایی که پول خود را صرف آن می کنند، کالاهایی هستند که از خارج وارد می شوند. لازم به ذکر است که کسری حساب جاری در طول رونق اقتصادی 2006/07 قبل از فروپاشی Lehman Brothers به 5.8٪ از تولید ناخالص داخلی رسید، رقمی که نزدیک به دو برابر برآورد سال آینده 3.3% است.
در عین حال، جریان سرمایه ای که به تامین مالی ایالات متحده کمک کرده است ممکن است کند شود. دلار اخیراً به دلیل جریان های عظیم ورودی به بازارهای مالی آمریکا حمایت شده است، به ویژه با توجه به اینکه بازار سهام آمریکا عملکرد بهتری نسبت به سایر بازارهای جهانی داشته است، اما با توجه به ارزش بالای آمریکا در مقایسه با سایر کشورها و بسیاری از شرکتهای پیشرو در بخش فناوری که پیشروی این افزایش توسط قوانین جدید جهانی در مورد مالیات شرکتها تهدید میشوند، بازار ایالات متحده میتواند در سال آینده جذابیت کمتری داشته باشد.
همچنین این خطر وجود دارد که این ویروس شدیدتر از سایر کشورها به ایالات متحده ضربه بزند. برای جزئیات بیشتر در مورد آن به زیر مراجعه کنید.
سایر ارزها
اولین قدم در ارزیابی ارزها همیشه برابری قدرت خرید است. ارزها چقدر ارزان یا گران هستند؟ برای ارزیابی این موضوع، نرخ ارز فعلی را با تخمین OECD از برابری قدرت خرید برای ارزهای مختلف مقایسه میکنیم.
مجموعه ای از نتایج ظاهر می شود. فرانک سوئیس (مثل همیشه) نسبتاً بیش از حد ارزش گذاری شده است، اما مقدار بیش از حد ارزش گذاری کمتر از حد معمول است. هنوز هم می تواند افزایش یابد. ارزش گذاری برای دلار استرالیا، دلار نیوزیلند و دلار کانادا منصفانه است و از حالت عادی دور نیست. این ارزها می توانند در هر جهت، بالا یا پایین حرکت کنند. پوند به طور قابل توجهی کمتر از ارزش گذاری شده است، اما احتمالاً به دلیل جدایی بریتانیا از اتحادیه اروپا، این تغییر دائمی است. این در حال حاضر بسیار مطابق با کاهش ارزش متوسط است که از زمان رای بریتانیا به خروج از اتحادیه اروپا مشاهده شده است. ین ژاپن ارزان به نظر می رسد، یورو بسیار ارزان به نظر می رسد. این در خط -20% است که در گذشته اغلب منجر به کاهش ارزش کافی برای بهبود حساب معاملاتی و در نتیجه بالا بردن ارزش شده است.
به طور خلاصه، ارزش گذاری احتمالاً مانعی برای حرکت در هر دو جهت برای اکثر ارزها به جز یورو نیست. حرکت نزولی برای یورو ممکن است از اینجا محدود شود.
بیایید ارزها را یکی یکی بررسی کنیم. برای هر ارز، ما با پیشبینیهای بازار از بلومبرگ شروع میکنیم که شامل تخمینهای بالا و پایین برای هر جفت میشود. لطفاً به خاطر داشته باشید که بالا و پایین ممکن است دیدگاه یک پیش بینی کننده را منعکس کند، در حالی که "متوسط" به پیش بینی های اکثر پیش بینی ها اشاره دارد. با این حال، این دو افراط به شما ایده میدهد که خطرات کجا هستند و حرکتهای بالقوه چیست.
یورو: عقب نشینی کند با بانک مرکزی ایالات متحده؟
به نظر می رسد بازار فرض می کند که بانک مرکزی اروپا به سمت کاهش نرخ بهره حرکت می کند و این فرضیات به تدریج یورو را بالاتر می برد.
با این حال، من مشاهدات زیر را دارم:
- انتظار نمی رود که تورم در اتحادیه اروپا به اندازه ایالات متحده افزایش یابد. در واقع، انتظار نمی رفت که تورم در اتحادیه اروپا به اندازه سال های اخیر در ایالات متحده بالا باشد. علاوه بر این، انتظارات تورمی در محدوده هدف بانک مرکزی اروپا باقی می ماند، در حالی که در ایالات متحده بالاتر از محدوده هدف بانک مرکزی ایالات متحده است.
2. ایالات متحده قبل از بانک مرکزی اروپا، نرخ بهره را افزایش می داد. اگر آخرین چرخه انقباض سیاست پولی در ایالات متحده و اروپا را مقایسه کنیم، خواهیم دید که ایالات متحده بسیار سریعتر حرکت کرده است. (ما چرخه انقباض کوتاه مدت اروپا را نادیده می گیریم که در آوریل 2011 آغاز شد و تنها هفت ماه به طول انجامید تا اینکه بانک مرکزی اروپا متوجه اشتباه بزرگی شد.)
3. وضعیت فعلی شیوع ویروس در اروپا بسیار بدتر از ایالات متحده است. این امر می تواند کاهش تسهیلات کمی و تشدید سیاست پولی در اتحادیه اروپا را به دلیل ورود تعداد بیشتری از کشورهای اروپایی به انزوا و قرنطینه عمومی و کاهش رشد اقتصادی به تاخیر بیاندازد.
اما مشکل ویروس می تواند تأثیر منفی بر دلار آمریکا نیز داشته باشد. به دو دلیل، ایالات متحده در شرایط بدی قرار دارد که به دو دلیل میخواهد با هر گونه فشار جدید، قدرتمندتر و وحشیانهتر مبارزه کند. دلیل اول این است که واکنش در سطح ملی کشور نیست، بلکه بر اساس هر ایالت به صورت جداگانه است. نزدیک به نیمی از ایالت های ایالات متحده توسط حزب جمهوری خواه کنترل می شود که اعضای آن وظیفه میهن پرستانه خود می دانند که اطمینان حاصل کنند که آمریکایی ها در صورت تمایل می توانند در نتیجه ویروس کرونا بمیرند. دلیل دوم این است که ایالات متحده کمترین میزان واکسیناسیون ویروس کرونا را در بین کشورهای توسعه یافته دارد و تضمین می کند که آنها فرصت انجام این کار را خواهند داشت. این خطر بزرگی است که ایالات متحده و دلار آمریکا در سه ماهه اول سال آینده با آن روبرو هستند.
ین ژاپن: بازگشت ین ژاپن برای انجام معاملات؟
پیش بینی های بازار حاکی از کاهش ین ژاپن در سال 2022 است و من موافقم. تنها چیزی که وجود دارد این است که به نظر من احتمال سقوط ارز بیشتر از حد انتظار بازار است. با این حال، لطفاً به یاد داشته باشید که دختر من در دانشگاهی در ژاپن تحصیل می کند، بنابراین من به طور طبیعی نسبت به کاهش ین ژاپن تعصب دارم، بنابراین ممکن است دیدگاه 100٪ عینی نداشته باشم.
چرا پیش بینی ها رو به پایین است؟ این احتمالاً به این دلیل است که ژاپن قرار است در رقابت به سمت عادی سازی سیاست پولی شکست بخورد. انتظار می رود که نرخ بهره در دو سال آینده حتی در سوئیس و منطقه یورو افزایش یابد، اما انتظار نمی رود این اتفاق در ژاپن رخ دهد.
این احتمالاً به این دلیل است که انتظار میرود نرخ تورم این کشور در دو سال آینده بسیار کمتر از هدف BOJ 2% باقی بماند.
در نهایت، BOJ ممکن است مجبور شود برنامه "کنترل منحنی بازده" خود را تعدیل یا حتی لغو کند، که بازده اوراق قرضه 10 ساله دولت ژاپن را در ± 25 واحد پایه بزرگتر یا کمتر از صفر نگه می دارد. با این حال، این جلسه ممکن است زمان مناسبی نباشد، حتی با وجود اینکه سایر بانک های مرکزی در حال حرکت برای عادی سازی سیاست پولی خود هستند. امامیا ماسایوشی، معاون رئیس بانک ژاپن، سخنرانی ای با عنوان ایراد کرد آلسیاسیاست اقتصادی و پولی در ژاپن، که در آن گفت:
گاهی اوقات آنها از من می پرسند که آیا ژاپن نیاز به تعدیل تسهیلات پولی خود دارد زیرا بانک های مرکزی در ایالات متحده و اروپا اخیراً شروع به حرکت به سمت تنظیم سیاست پولی خود کرده اند. […] با توجه به توصیف من از تحولات قیمت در ژاپن، فکر می کنم منطقی است که BOJ در حال حاضر واقعاً نیازی به تعدیل تسهیلات پولی گسترده خود ندارد. بانکهای مرکزی از سیاستهای پولی استفاده میکنند که با تحولات فعالیتهای اقتصادی و قیمتها در اقتصاد مربوطهشان سازگار است. بنابراین طبیعی است که جزییات و جهتگیریهای سیاستهای پولی آنها با یکدیگر متفاوت باشد و این تفاوت منجر به دستیابی به ثبات در اقتصاد آنها و همچنین اقتصاد جهانی شود.»
آنچه امامیا ماسایوشی گفت شوخی نبود. وضعیت تورم ژاپن با وضعیت تورم سایر کشورها و حتی سوئیس که تورم پایینی دارد کاملاً متفاوت است. بنابراین، سیاست پولی نیز باید متفاوت باشد.
به طور خلاصه، من فکر میکنم BOJ احتمالاً سیاست پولی خود را بدون تغییر نگه میدارد در حالی که سایر بانکهای مرکزی نرخهای بهره را افزایش میدهند و بر این اساس بر واکنش بازارهای اوراق قرضه نظارت میکنند. گسترش گسترده بازده اوراق قرضه بین ژاپن و سایر کشورها احتمالاً مانند آهنربایی عمل می کند که پول ژاپن را جذب می کند و پول ژاپن را تضعیف می کند.
بر این اساس، من معتقدم که ژاپن احتمالاً ارز منتخب تامین مالی برای چندین سال آینده خواهد بود. به نظر من، بازگشت "معاملات حمل و نقل ین" احتمالا منجر به بازگشت به ضعف ین ژاپن خواهد شد. (اصطلاح تجارت حمل و نقل JPY به دوره ای در اواخر دهه 1990 اشاره می کند که نرخ بهره ژاپن بسیار پایین تر از هر کشور دیگری بود و مردم در سراسر جهان برای تامین مالی هر چیزی به ین ژاپن وام می گرفتند. این امر ضعیف می شد. ین ژاپن بیشتر است.)
علاوه بر این، بانک ژاپن به اجرای «سیاست کنترل بازده» ادامه میدهد که در آن حرکت بازده اوراق قرضه دولتی 10 ساله ژاپن را به 25 ± واحد پایه بزرگتر یا کمتر از صفر محدود میکند. همانطور که سایر بانک های مرکزی نرخ بهره خود را افزایش می دهند، بازده اوراق قرضه در این کشورها احتمالاً افزایش می یابد. نه ژاپن! بنابراین، با افزایش نرخ سود، سرمایهگذاران ژاپنی احتمالاً به سرمایهگذاری بیشتر در خارج از کشور ادامه میدهند که این امر باعث کاهش ارزش ارز میشود.
اما سوال مهمی که مطرح می شود این است: آیا مقامات ژاپنی دیدگاه خود را تغییر خواهند داد؟ تا کنون، وزارت دارایی ژاپن بر تشویق صادرات متمرکز بوده و ین ژاپن ضعیف را در برابر سایر ارزها ترجیح می دهد. اکنون که ژاپن با کسری تجاری مواجه است، اگرچه ممکن است بیشتر نگران دسترسی به واردات مقرون به صرفه باشند و نمی خواهند ین ژاپن بیشتر تضعیف شود. مداخله شفاهی مقامات ژاپنی می تواند کاهش ین را کاهش دهد (یا به بیان دقیق تر، روند صعودی USD/JPY را کاهش دهد).
اما ارزش واقعی ین ژاپن در برابر ارزهای شرکای تجاری اصلی ژاپن (نرخ ارز موثر واقعی یا REER) به سطحی نرسیده است که معمولاً نشان دهنده بهبود یا نقطه عطف باشد.
موقعیت یابی عامل دیگری است که از شدت روند نزولی ین ژاپن می کاهد. چند ماه است که ین ژاپن در صدر معاملات کوتاه مدت سفته بازان قرار دارد. به تازگی دلار استرالیا جایگزین آن شده است. شاید دلیلش این باشد که افراد زیادی نمی خواهند وارد معاملات شوند.
ریسک پیشبینی: با افزایش تورم جهانی، تورم در ژاپن نیز احتمالاً افزایش خواهد یافت. شاخص قیمت کالاهای شرکتی ژاپن (که در سایر نقاط جهان به عنوان شاخص قیمت تولید کننده نامیده می شود) اخیراً به طور پیوسته در حال افزایش بوده است. قرائت شاخص در ماه نوامبر به 9% به صورت سالانه رسید که بالاترین افزایش برای شاخص از سال 1980 بود.
این افزایش در قرائت شاخص ناشی از افزایش قیمت مواد خام بود که قبلاً افزایش چشمگیری را به ثبت رسانده است - افزایش سالانه 74.61 TP3T. این بالاترین نرخ افزایش از زمان شوک نفتی سال 1974 است. کالاهای واسطه ای 15.71 ترون تن به صورت سالانه افزایش یافتند.
اگر شرکت ها از جذب قیمت های بالای تولید کننده در قیمت گذاری محصولات خود خسته شوند، ممکن است پس از 30 سال غیبت شاهد بازگشت تورم به ژاپن باشیم. این می تواند منجر به تغییر اساسی در اقتصاد ژاپن، سیاست پولی ژاپن - و ین ژاپن شود.
GBP: لحظه "Wil e Coyote"؟
باید اعتراف کنم: از استرلینگ متنفرم. من فکر می کنم قطعاً باید با یورو همتراز باشد - و با لیر ایتالیا اگر هنوز وجود دارد یا شاید با دراخم یونان (خب این کمی اغراق آمیز بود زیرا اگر اکنون وجود داشت دلار آمریکا حدود 301 یونان ارزش داشت. درهم). با این حال، برای من پوند استرلینگ مانند شخصیت "ول ای کایوت" در مجموعه کارتونی "رود رانر" است که برای فرار از صخره می دود و تا لحظه ای که به پایین می افتد به دویدن ادامه می دهد ...
به نظر می رسد همه نیروها علیه پوند انگلیس متحد شده اند:
حساب جاری کشور به دلیل کسری ساختاری در تجارت کالا، دائماً با کسری مواجه است. به اندازه کافی عجیب، جدایی بریتانیا از اتحادیه اروپا ممکن است این عملکرد را تا حدودی بهبود بخشد. بنیاد مرکز اصلاحات اروپا تو می توانی جدایی بریتانیا از اتحادیه اروپا، تجارت کالاهای بریتانیا را بین 11% تا 16% کاهش داد. اگر فرض کنیم که واردات و صادرات به یک میزان تحت تأثیر قرار می گیرند، پس از آنجایی که واردات بزرگتر از صادرات است، کسری تجاری باید تا حدودی کاهش یابد (اگرچه تأثیر آن بر نرخ ارز ممکن است با این واقعیت خنثی شود که تأثیر آن بر اقتصاد به عنوان یک در نتیجه کل کوچکتر خواهد شد).
بریتانیا برای جبران کسری تجارت کالا به تجارت خدمات متکی است. ما با "پاشنه آشیل" برای اقتصاد روبرو هستیم. بنابراین، اعتصاب می تواند مرگبارتر باشد زیرا حذف کل یک تجارت فعال در بخش خدمات بسیار آسان تر از حذف یک تجارت فعال در بخش کالا است. برای تجارت در بخش خدمات، کاهش تجارت صرفاً ناشی از هزینه انجام امور اداری است. برخی از شرکت ها ارزش پرداخت هزینه را دارند در حالی که برخی دیگر این کار را نمی کنند. اما در بخش خدمات، اگر یک کشور از اعطای مجوز به شرکت های کشورهای دیگر برای انجام برخی خدمات (مانند مدیریت دارایی یا فروش بیمه) خودداری کند، نتیجه آن سقوط ناگهانی است! کل تجارت به پایان می رسد.
متأسفانه، بلومبرگ تجزیه و تحلیل دقیقی از اینکه صادرات بخش خدمات بریتانیا به کجا میرود ارائه نمیکند، اما تصور میکنم که درصد زیادی به اتحادیه اروپا میرود، مشابه صادرات کالاهای بریتانیا (تا کنون)، که به 51.51 TP3T میرسد.
بریتانیا و اتحادیه اروپا هنوز در مورد جزئیات توافق تجاری خود در زمینه خدمات به توافق نرسیده اند، اما بر اساس یک مقاله تحقیقاتی اخیر در مورد خدمات، برگزیت قبلاً منجر به کاهش 5.71 TP3T در صادرات خدمات شده است. جدایی بریتانیا از اتحادیه اروپا و تجارت خدمات. این مقاله همچنین بیان میکند که «از آنجایی که آزادسازی تجارت خدمات عموماً دشوارتر از تجارت کالا است، پیشبینی اینکه توافقنامههای تجارت آزاد آینده دسترسی به بازارهای جدید را به شیوهای ملموس فراهم میکند، بسیار دشوار خواهد بود.» در نهایت، جاذبه حکم میکند که تجارت خدمات معمولاً با نزدیکترین شرکای تجاری بیشتر باشد.»
اکنون باید منتظر ماند و دید که آیا بوریس جانسون، نخست وزیر بریتانیا فعال خواهد شد یا خیر ماده 16 موفق می شود توافقنامه جدایی بریتانیا از اتحادیه اروپا را که در وهله اول زمان بسیار زیادی طول کشید، از بین ببرد. البته حل مسئله دشوار ایرلند شمالی همیشه غیرممکن بوده است: توافقی که به ایرلند شمالی اجازه می دهد همزمان بخشی از اتحادیه اروپا و بریتانیا باشد. ایرلند شمالی مانند کیوبیت کوانتومی [ذره ای که می تواند همزمان در دو حالت مختلف وجود داشته باشد] نیست.
از آنجایی که خدمات نه تنها بخش بزرگی از تجارت بریتانیا را تشکیل می دهد. 80% درصد فعالیت اقتصادی و 82% نسبت اشتغال، عدم دستیابی به توافق در مورد تجارت در خدمات به شدت برای بریتانیا ضرر خواهد داشت.
درآمد بریتانیا از خدمات از کجا تامین می شود؟ حدود نیمی از سرمایه گذاری مستقیم و نیمی دیگر از سرمایه گذاری پرتفوی حاصل می شود.
سرمایه گذاری مستقیم از زمان همه پرسی برگزیت کاهش چشمگیری داشته است. من انتظار دارم که با توجه به ادامه تنش بین بریتانیا و اتحادیه اروپا و مشکلات داخلی پیش روی اقتصاد بریتانیا، شاهد انقباض بیشتر باشد.
در مورد سرمایه گذاری پرتفوی، بیشتر آن در سهام است.
بازار سهام بریتانیا تنها بازار سهام در میان بازارهای سهام عمده جهانی است که هنوز به بالاترین سطح قبل از همهگیری بر حسب دلار آمریکا نرسیده است. (این فقط به دلیل ارزش گذاری ارز نیست - شاخص FTSE 100 از مهم ترین و بزرگترین سهام نیز از نظر ارزش پول محلی به بالاترین حد قبل از همه گیری خود نرسیده است، اگرچه شاخص FTSE 250 که بیشتر شرکت های داخلی را شامل می شود. انجام داد.)
بنابراین اکنون میتوانیم بگوییم که سهام بریتانیا میتواند سرمایهگذاری خوبی باشد، زیرا احتمالاً با همتایان خود در سایر نقاط جهان میآیند... اما اگر مدیر صندوق بودید، آیا اگر این کار را نمیکرد، روی ترک شغل خود شرطبندی میکردید. اتفاق نمی افتد؟ همه در امور مالی می دانند که "عملکرد گذشته تضمینی برای عملکرد آینده نیست." در عین حال، همه قانون اول حرکت نیوتن را نیز میدانند که میگوید «یک جسم در حال حرکت در حرکت باقی میماند مگر اینکه نیروی خارجی بر آن اثر بگذارد». چه نیروی خارجی مسیر و جهت سهام بریتانیا را تغییر خواهد داد؟ من هیچ چیز خوبی نمی بینم که بتوانیم به این زودی ببینیم. دولت فعلی ممکن است در نهایت منفجر شود و نخست وزیر با شخص دیگری جایگزین شود که دقیقاً می داند یا می داند که دقیقاً چه کاری باید انجام شود. اما این کار کمی طول می کشد و در این مدت بازار احتمالاً در معرض نوسانات شدید زیادی قرار خواهد گرفت.
این به اوراق قرضه دولتی بریتانیا با بازده بالا اجازه می دهد تا پول جذب کنند. با توجه به اینکه بازده اوراق قرضه بریتانیا در حال حاضر به سمت پایین ترین سطح برای اوراق قرضه دولتی در گروه 10 می رود، این امر مستلزم افزایش قابل توجهی در نرخ بهره است - افزایشی که بانک مرکزی انگلیس احتمالاً نمی خواهد در این زمان های حساس شاهد آن باشد. بر این اساس، من انتظار دارم که پوند انگلیس در برابر همه این فشارها مقاومت کند و تا زمانی که دارایی های انگلیس برای سرمایه گذاران بین المللی جذاب تر شود، به سمت پایین تنظیم شود.
دیدگاه اصلی که می تواند با نظر من مخالف باشد این است که پوند انگلیس قبلاً به شدت آسیب دیده است و هر گونه مشکل بیشتر در حال حاضر قیمت گذاری شده است. لازم نیست! نرخ واقعی ارز موثر تنها به میانگین در حال حاضر اشاره دارد. هر کم جدید 10% در این مقیاس غیرعادی نخواهد بود.
علاوه بر این، جدایی بریتانیا از اتحادیه اروپا منجر به انقباض در اقتصاد بریتانیا شد. برآوردها حاکی از آن است که حتی قبل از جدایی بریتانیا از اتحادیه اروپا، اقتصاد به دلیل افزایش مصرف و سرمایه گذاری (و همچنین کاهش ارزش پوند استرلینگ) با نرخی از 1% تا 3% کوچک شد. دولت تخمین می زند که اقتصاد تا سال 2030 بین 41TP3 و 5% کوچک خواهد شد. رشد آهسته تر به این معنی است که افزایش بهره وری نیز کندتر خواهد بود و انگیزه های کمتری برای سرمایه گذاری خارجی در کشور وجود خواهد داشت که همه اینها تأثیر منفی بر ارز دارند.
ارزهای کالا: دلار استرالیا، دلار نیوزیلند، دلار کانادا
آیا معامله هر سه ارز کالا با هم منطقی است؟ من هم اینچنین فکر میکنم. همبستگی بین آنها از منظر تاریخی تا حدودی بالا است، به ویژه بین دلار استرالیا و کانادا. این نشان می دهد که بازار همه آنها را تا حد زیادی با هم دارد.
سرنوشت آنها تا حد زیادی با آنچه در چین اتفاق می افتد تعیین می کند. پس از اقدامات تسهیل سیاست پولی اخیر در آنجا، که شامل کاهش دوبار نسبت ذخیره الزامی برای بانکهای فعال در چین بود، نشانه خوبی برای رشد آینده در چین - و بنابراین چرخه تولید در سطح جهانی است.
این امر همچنین باید به حمایت از قیمت جهانی فلزات که یکی از عوامل اصلی در تعیین ارزش دلار استرالیا است، کمک کند.
از آنجایی که غذا 62% از صادرات نیوزیلند را تشکیل می دهد، ممکن است تصور شود که قیمت های جهانی محصولات کشاورزی برای نیوزیلند از قیمت فلزات مهم تر است، اما اشتباه می کند (به جز شیر). بر اساس تحقیقات من، دلار نیوزیلند بیشتر به قیمت کالاها و حتی به قیمت انرژی مرتبط است، اگرچه نیوزلند نفت یا زغال سنگ صادر نمی کند تا به کالاهای کشاورزی. من معتقدم که بازار فارکس تفاوت زیادی با قبل ندارد و معامله گران فقط به "کالاها" فکر می کنند بدون اینکه لزوماً به این فکر کنند که این کالاها چیست.
با چرخش چرخه اقتصاد، قیمت کالاها باید سریعتر از قیمت کالاهای تولیدی افزایش یابد، که باید شرایط تجارت ارزهای کالا را بهبود بخشد و به آنها اجازه افزایش دهد.
البته این وابستگی به چین یک تیغ دولبه است. به لطف معجزه کاهش بازده نهایی، اقدامات محرک پولی و مالی در دستیابی به رشد در چین کمتر موثر می شوند. با توجه به اینکه بخش املاک و مستغلات چین با مشکلات جدی مواجه است، رشد چین نیز ممکن است بیش از آنچه دولت بتواند از طریق مداخله پولی مهار کند، آسیب ببیند.
تحقیقی که اخیراً منتشر شده با عنوان (اوج بخش مسکن در چین(که توسط کنت روگوف، استاد دانشگاه هاروارد، و یوانشین یانگ، اقتصاددان صندوق بین المللی پول انجام شد)، که «در سال 2016، حوزه املاک و مستغلات و ساخت و ساز در مجموع حدود 291 TP3T از تولید ناخالص داخلی چین را به خود اختصاص دادند. درصدی که فقط با اسپانیا قبل از بحران و ایرلند قابل مقایسه است... و اینکه حوزه املاک و مستغلات نه تنها 23% از هزینه های مصرف خانوار در چین را به خود اختصاص می دهد، بلکه به بخش های مختلف اقتصاد از طریق سرمایه گذاری، ساخت و ساز و مالی مرتبط است. سیستم. این دو اقتصاددان تخمین می زنند که "کاهش 20% در فعالیت املاک و مستغلات در چین می تواند منجر به کاهش 5% تا 10% در تولید ناخالص داخلی این کشور شود، حتی بدون بحران بانکی یا در نظر گرفتن اهمیت املاک به عنوان وثیقه." این امر دلار استرالیا و نیوزلند را در برابر کاهش در صورت روند نزولی در بخش ساختوساز چین آسیبپذیر میکند.
یکی دیگر از جنبههای آسیبپذیری برای ارزهای کالایی، بهویژه دلار نیوزلند، این است که اگر بازار شروع به ارزیابی مجدد درجه بالقوه انقباض سیاستهای پولی در سال آینده کند. از آنجایی که دلار نیوزیلند بالاترین درجه انقباض را دارد که قبلاً قیمت گذاری شده است (به دنبال آن دلار کانادا)، اگر سرمایه گذاران به این باور برسند که بانک های مرکزی بعید است نرخ های بهره را به اندازه ای که در حال حاضر انتظار می رود افزایش دهند، دلار نیوزیلند خواهد بود. به احتمال زیاد بیشترین تعدیل را برای تخمین ها تجربه کرده و به دنبال آن دلار کانادا قرار دارد. این موضوع روی ارزها نیز تأثیر منفی خواهد گذاشت.
دلار کانادا: مراقب نفت باشید
درست است که دلار کانادا به عنوان ارز کالا طبقه بندی می شود، اما سرنوشت آن تنها با یک کالا مرتبط است: نفت. همبستگی بسیار بالایی بین جفت USD/CAD و شاخص قیمت انرژی بانک مرکزی کانادا (که متشکل از قیمت زغال سنگ، نفت و گاز طبیعی است) وجود دارد.
به نظر می رسد صنعت نفت توافق کرده است که قیمت نفت احتمالا در سال آینده کاهش می یابد زیرا عرضه سریعتر از تقاضا در حال افزایش است (به زیر مراجعه کنید). اگر این اتفاق بیفتد، من انتظار دارم دلار کانادا تا حدودی کاهش یابد. دلار کانادا بهترین عملکرد را در بین سه ارز کالایی در سال جاری داشته است و در واقع بهترین عملکرد را در بین تمام ارزهای G10 داشته است (و حتی افزایش اندکی در برابر دلار آمریکا ثبت کرده است). اما با فرض ثابت ماندن رشد چین و کاهش قیمت نفت، دلار کانادا ممکن است بدترین عملکرد را در بین سه ارز کالایی داشته باشد.
سوئیس: بخشی از آزادی از همه گیری
جفت EUR/CHF چند ماه پس از اینکه بانک مرکزی سوئیس سقف نرخ خود را برای فرانک در برابر یورو کاهش داد، به پایینترین سطح خود از ژوئن 2015 سقوط کرد (این اتفاق در ژانویه 2015 رخ داد). چه اتفاقی برای وعده مکرر SNB مبنی بر "آماده دخالت در بازار ارز در صورت لزوم، به منظور مقابله با فشار صعودی بر فرانک سوئیس" افتاد؟
شکی نیست که فرانک سوئیس همچنان بیش از حد ارزش گذاری شده است - از نظر برابری قدرت خرید، زیرا این واحد پولی است که رتبه اول را در لیست ارزهای دارای ارزش بیش از حد در جهان به خود اختصاص داده است، چه بر اساس محاسبات سازمان همکاری اقتصادی و چه بر اساس محاسبات سازمان همکاری اقتصادی و توسعه یا بر اساس شاخص «بژ»، مقاله کمتر علمی مجله اکونومیست. با این حال، تردیدهایی در مورد میزان تمایل بانک مرکزی سوئیس برای مداخله در بازار ارز وجود دارد. همانطور که نمودار نشان می دهد، مداخله SNB امسال در هر سطح جفت EUR/CHF نسبت به سال های گذشته بسیار کمتر بوده است.
SNB ممکن است خوشحال باشد که تورم به 1.5% بازگشته است و بنابراین نیازی به مداخله چندانی نمی بیند - اگرچه برخی ممکن است استدلال کنند که با توجه به سطح قیمت غیرعادی بالای سوئیس، این کشور به جای تورم به کاهش تورم نیاز دارد.
با توجه به عملکرد بهتر اقتصاد سوئیس از اقتصاد منطقه یورو از زمان شروع همهگیری کرونا، این بانک احتمالاً فکر میکند که این امر اجتنابناپذیر است.
یکی از دلایل عملکرد بهتر اقتصاد سوئیس نسبت به اقتصاد منطقه یورو این است که صادرات سوئیس انعطاف پذیر بوده و به خوبی تحت تأثیر قرار نگرفته است که منجر به افزایش مازاد تجاری شده است.
جفت EUR/CHF بسیار مطابق با تراز تجاری است.
مزیت بازدهی اوراق قرضه فرانک سوئیس در مقابل اوراق قرضه آلمان (یا به طور دقیق تر، ضرر بازده اوراق قرضه آلمان نسبت به اوراق قرضه فرانک سوئیس، زیرا هر دو منفی هستند) در سال جاری بسیار کاهش یافته است. قرار بود این امر برای سوئیسیها آسانتر شود تا مازاد تراز تجاری خود را از طریق سرمایهگذاری پرتفوی بازیافت کنند.
اما سرمایه گذاری در پورتفولیوهای خارج از کشور تنها بخش کوچکی از بازیافت مازاد موجود در تراز تجاری سوئیس را تشکیل می دهد. سرمایه گذاری مستقیم معمولاً بزرگتر است، اما سوئیسی ها سرمایه گذاری مستقیم در خارج از کشور را به دلیل همه گیر متوقف کرده اند. در همان زمان، بانک مرکزی سوئیس از مداخله خودداری کرد (همانطور که در بالا ذکر شد).
چه اتفاقی خواهد افتاد؟ من با چشم انداز بازار برای افزایش EUR/CHF موافق هستم (CHF در برابر یورو کاهش می یابد)، بیشتر به این دلیل که معتقدم شرکت های سوئیسی سرمایه گذاری در خارج از کشور را از سر خواهند گرفت. علاوه بر این، با عادی شدن نرخ بهره در سراسر جهان، انتظار دارم که دسته «سایر سرمایهگذاریها» - که شامل وامها میشود - به سمت خروج سرمایه حرکت کند زیرا سرمایهگذاران از فرانک سوئیس به عنوان ارز تأمین مالی (همراه با ین ژاپن) استفاده میکنند. اگرچه انتظار میرود نرخهای بهره فرانک سوئیس کمی سریعتر از نرخهای بهره یورو افزایش یابد (که من به راحتی نمیتوانم آن را درک کنم، اما مهم نیست)، زیرا این نرخها از سطح ۲۵ واحد پایه پایینتر از نرخ بهره یورو شروع میشوند. فرانک سوئیس می تواند کمی سریع تر افزایش یابد و در عین حال نرخ بهره آن کمتر از یورو باقی بماند. این امر فرانک سوئیس را به یک ارز مالی خوب تبدیل می کند.
نفت: بازی دو نیمه
چرا اوپک پلاس این کار را می کند؟ این گروه انتظار دارد - و اتفاقاً با تایید ایالات متحده - احتمالاً بازار نفت در سال آینده شاهد مازاد عرضه و کاهش قیمت ها باشد. روز پنجشنبه، شورای کمیسیون اقتصادی اوپک، گروهی از کارشناسان اقتصادی که به این سازمان مشاوره می دهند، هشدار داد که افزایش ذخایر استراتژیک نفت از منابع مختلف، به طور بالقوه به 66 میلیون بشکه، منجر به رشد مازاد در بازارهای نفت خام خواهد شد از 1.1 میلیون بشکه در روز به 2.3 میلیون بشکه در روز در ژانویه و به 3.7 میلیون بشکه در روز در فوریه افزایش یافت. این تفاوت در درجه است، نه جهت، با انتظارات ذکر شده در پیش بینی انرژی کوتاه مدت اداره اطلاعات انرژی ایالات متحده در 7 دسامبر منتشر شد، که پیش بینی کرد "رشد تولید نفت شیل اوپک پلاس، ایالات متحده و غیراوپک" از کاهش رشد مصرف جهانی نفت پیشی خواهد گرفت، به ویژه با توجه به نگرانی های مجدد در مورد انواع ویروس کووید-19. . در نتیجه، ایالات متحده پیش بینی می کند که قیمت نفت خام برنت در ماه دسامبر به طور متوسط 71 دلار در هر بشکه و در سه ماهه اول 2022 به 73 دلار در هر بشکه برسد. برای سال 2022، انتظار دارد قیمت نفت خام برنت به طور متوسط 70 دلار در هر بشکه باشد.
اما هرچه جلوتر می رویم، پیش بینی ها کمتر قابل اعتماد می شوند. هم عرضه و هم تقاضا نامشخص و مبهم می شوند. تقاضا به این دلیل است که ما نمی دانیم تأثیر ویروس چه خواهد بود. آیا ویروس از بین می رود یا بدتر می شود؟ اگر این اثر محو شود و کشورها محدودیتهای خود را لغو کنند، احتمالاً تقاضا به حالت عادی باز میگردد (یا به حالت عادی).
در مورد نمایش، چیزهای زیادی وجود دارد که هنوز ناشناخته هستند. درست است که گروه اوپک پلاس قرار است تولید خود را هر ماه 400 هزار بشکه در روز افزایش دهد، اما ممکن است این گروه نتواند به این هدف دست پیدا کند، زیرا اکثر اعضای اوپک پلاس در حال حاضر محدودیت های قابل توجهی بر ظرفیت تولید اعمال کرده اند و ممکن است نتوانند به این هدف دست پیدا کنند. بتوانند تولید خود را افزایش دهند. در میان کشورهای عضو اوپک، متوجه شدیم که تنها عربستان سعودی، امارات متحده عربی و ایران ظرفیت مازاد قابل توجهی دارند. برای اینکه گروه اوپک پلاس به طور کلی به هدف تولید خود برسد، عربستان سعودی و روسیه باید به میزان قابل توجهی از سهمیه تولید مربوطه خود فراتر روند که ممکن است مورد استقبال سایر اعضا قرار نگیرد.
دوم اینکه، یک علامت سوال بزرگ در مورد تولید ایران وجود دارد که در حال حاضر 2.52 میلیون بشکه در روز یا 9 درصد کل تولید اوپک است. اگر دولت بایدن با ایران به توافق برسد - چیزی که بعید به نظر می رسد - ایران می تواند آزاد باشد که نفت بیشتری بفروشد. ایران ظرفیت پمپاژ 1.3 میلیون بشکه در روز را دارد که مقدار زیادی است که می تواند معادله را به طور قابل توجهی تغییر دهد. اما اگر این کار را نکنند - که به نظر می رسد احتمالاً اتفاق بیفتد - توانایی آنها برای حفظ میادین نفتی احتمالا کاهش می یابد و منجر به کاهش تولید می شود. همین امر در مورد ونزوئلا نیز صدق می کند، که همچنین مشمول تحریم تجاری ایالات متحده است.
در نهایت، بحث تولید ایالات متحده وجود دارد که هنوز به سطح قبل از همه گیری بازنگشته است. این امر همچنین میتواند تصویر عرضه/تقاضا را تا 1 میلیون بشکه در روز تغییر دهد، بدون اینکه عامل پیچیدهای که در مذاکرات چند ملیتی نشان داده میشود.
من معتقدم در نیمه دوم سال، پس از بازگشت فعالیت های اقتصادی به حالت عادی (این فرض بر این است که فعالیت های اقتصادی به حالت عادی برگردد!) قیمت نفت می تواند بیشتر افزایش یابد.
حقیقت غم انگیز این است که قیمت های بالای نفت برای دستیابی به یکی دیگر از اهداف پرزیدنت بایدن ضروری است: روی آوردن به انرژی های تجدیدپذیر. هیچ چیز به اندازه قیمت هر بشکه نفت به 100 دلار نمی تواند سرمایه گذاری در آسیاب های بادی و پنل های خورشیدی را تشویق کند. ناگفته نماند، قیمتهای بالاتر نفت برای جبران خطرات مرتبط با اکتشاف بیشتر و توسعه پروژههای نفتی بلندمدت در پسزمینه فشار فزاینده از سوی جنبش زیستمحیطی، اجتماعی و حاکمیت شرکتی (ESG) برای واگذاری از سوختهای فسیلی ضروری خواهد بود. در غیر این صورت، خطر افزایش قابل توجه قیمت در چند دهه قبل از تکمیل انتقال به انرژی های تجدیدپذیر وجود دارد. همانطور که در تجارت نفت می گویند، "قیمت های بالا، قیمت های بالا را درمان می کند."
پاورقی: پیش بینی های بازار چقدر دقیق هستند؟
در این مقاله از پیشبینیهای بازار برگرفته از بلومبرگ برای ارزهای اصلی استفاده کردیم. این پیش بینی ها چقدر درست است؟ دانستن پاسخ این سوال پیش از موعد غیرممکن است. با این حال، کاری که میتوانیم انجام دهیم این است که حرکات پیشبینی را با حرکات پیشبینی سال قبل مقایسه کنیم و از خود سؤال کنیم: آیا این پیشبینیها منطقی و قابل قبول هستند؟
آنچه که میتوانیم ببینیم این است: برای همه ارزها، بهجز دلار نیوزلند، انتظارات بازار برای حرکت کمتر از میانگین سال بود.
درست است که این امر قطعا غیرممکن نیست، اما آیا ممکن است؟ در واقع، نوسانات ارز طی چند سال گذشته رو به کاهش بوده است. نوسانات به دلیل همه گیری کرونا دوباره افزایش یافت اما از آن زمان کاهش یافته است. بسیار محتمل است که شاهد سالی با نوسانات زیر متوسط باشیم. اما باز هم می گوییم که در سال 2020 انتظار نداشتیم در معرض یک بیماری همه گیر باشیم
یونیورسال، اینطور نیست؟
از دسترسی به نسخه کامل گزارش کارشناس بازار مارشال گتلر لذت ببرید، انتظارات بازار جهانی برای سال 2022 در bdswiss.com تجزیه و تحلیل و پیش بینی های کارشناسان آن را در مورد یک سری از جفت های اصلی فارکس و سایر بازارها بخوانید.
یک سمینار BDSwiss درباره پیشبینی بازار جهانی 2022 برای معاملهگران اصلی
در 13 ژانویه 2022، BDSwiss یک وبینار رایگان با عنوان «پیشبینی بازار جهانی 2022» با هیئتی از کارشناسان صنعت ارائه خواهد کرد. تحلیلگران ارشد BDSwiss همه روندهای کلان کلیدی و سناریوهای بازار را که ممکن است انتظار داشته باشیم در بازار فارکس، کالاها، سهام و انرژی در سال 2022 ببینیم، بحث خواهند کرد، و همچنین برنامه های معاملاتی خود را برای سه ماهه آینده نشان خواهند داد.
ورود به صورت رایگان وبینار در انتظارات بازار جهانی برای سال 2022 از BDSwiss، برای شنیدن پیشبینیها و پیشبینیهای انحصاری از کارشناسان پیشرو صنعت و پاسخگویی مستقیم به سوالات شما.
* وبینار به زبان انگلیسی ارائه خواهد شد